بوی صبح میدهی ! و گنجشکها در خندههایت پرواز میکنند حسودیام میشود به خیابانها و درختهایی که هر صبح بدرقهات میکنند... حسودیام میشود به شعرها و ترانههایی که میخوانی خوشا به حال کلماتی، که در ذهن تو زیست میکنند ! دلم میخواهد یکبار دیگر شعر را خیابان را تمام شهر را .. با کودک مهربان دستهایت از اول، قدم بزنم ...
نوشته شده در یکشنبه 93/4/22ساعت
4:3 عصر توسط سادات بــــانو نظرات ( ) |
Design By : Pars Skin |